Monday, March 7, 2011

داستان آفرینش

وقتي خدا آدم و حوا رو خلق کرد فرستادشون رو زمين ديدند يه پيرمرد وايساده اونجا.از خدا پرسيدند اين کيه؟خدا گفت اين اسمش جنتيه.وقتي من اومدم اينجا بود.

اگه سید علی بره ..........!

اگه سد علی بره من و تو به کمترین و طبیعی ترین حقوق یک انسان در این دنیا دست پیدا می کنیم .
من دینم رو آزاد انتخاب می کنم و تو میتونی حتی بی دین باشی .  
با هر مدل لباس و هر مدل مو بیرون میام و برای کسی هم عجیب و شگفت انگیز نیستم .
زندان ها خالی میشه از زندانی های بیگناه سیاسی و حرف زدن و اظهار نظر کردن آزاد میشه .
حتی اعتراض و شکایت هم دیگه جرم نیست و کسی رو واسه اعتراض دار نمی زنن .
دوباره ایرانی سربلند میشه و پاسپورت ایرانی ارزش و اعتبار پیدا میکنه و جایی بهت تروریست نمیگن .
هنر آزاد میشه و بعد 33 سال نوازنده و سازش میاد توی تلویزیون .
سینماها فاقد از سانسور میشه و فیلمهای روز دنیا میاد رو پرده سینماهای کشور .
توریست و جهانگرده که به کشور ما سرازیر میشه و ایران کلی رونق اقتصادی میگیره .
دیگه روزنامه رو نمی بندن و کتابها به سادگی مجوز انتشار میگیرن .
سرعت اینترنت و دسترسی به تکنولوژی بالا میره و همه فیلتر ها حذف میشن .
همه خواننده ها و هنرمندا و حتی کلی دانشمند و دکتر و کلی ایرانی دیگه واسه خدمت به وطن بر می گردن .
روسای  کشورهای درست و حسابی میان ایران و رابطه ما با همه جا خوب میشه .
دوباره خطوط هوایی ایران میشه جزو بهترینها و حتی بهتر از امارات و قطر  .
پارازیت و اختلال های ماهواره ای تموم میشه و کلی شبکه خصوصی داخلی باز میشه .
کسی رو واسه کراوات زدن یا تتو کردن بازوش و حتی داشتن چادر یا ریش مسخره نمی کنن .
اقلیتهای جنسی آزادانه زندگی میکنن و کسی رو برای خصوصی ترین بخش زندگیش یعنی تمایلات سکسیش اعدام نمی کنن .
پلیس میشه مظهر امنیت و نه مایه وحشت و ظلم به مردم .
در کلیسا و کنیسه و معبد و خوانقاه باز میشه تا هرکی آزادانه خدای خودش رو پرستش کنه .
دیگه نمی خواد تو اداره ها نقش بازی کنی ، همونی باش که هستی چون حقوق تو بر اساس میزان تخصص و کار تعیین میشه نه بر اساس میزان چاپلوسی
اینا واسه من و تو بزرگه و رویاییئه اما واسه اکثر مردم دنیا پیش پا افتاده و عادیه و 
اگه سد علی بره ، وحشت از مرگ و تاریکی میره ونور آزادی و آرامش دوباره به ایران من میتابه

Monday, February 28, 2011

موسوی عزیز، تو را فراموش نکرده و تنها نخواهم گذاشت ، تو مردانگی را تمام کردی اینک نوبت من است

قسم به خدا که لحظه از رنجی که بر تو خانواده ات روا می شود غافل نیستم ، قسم به خون شهدا که از دیشب بغض گلویم را پاره کرده است .
فراموش نکرده ام که گفتی آمده ای چون برای من و برای ما احساس خطر کرده بودی . فراموش نکرده ام که خودت و زندگی آرامت را چگونه رها کرده تا به نجات میهن از استبداد و ظلم بپردازی .
میر حسین نازنین ، تمام حرفهایت را در مناظره ها باز نگاه کرده و. براستی تو از پیش میدانستی در راهی قدم مینهی که بهایی سنگین دارد . ای مرد وطن و ای ایراندوست واقعی من تو را تنها نمی گذارم . من تو و شیخ شجاعمان را در دهلیزهای دژخیم تنها رها نمی کنم که این خیانت به خون نداها و صدها شهید راه آزادیست .
غیرت و خون من بجوش آمده و اینک روز من است تا به یاری تو بشتابم .
موسوی عزیز، تو را فراموش نکرده و تنها نخواهم گذاشت  ، تو مردانگی را تمام کردی اینک نوبت من است .
ای کاش برادران و خواهرانم نیز به یاری من بیایاند .
خدایا قوت و حکمت و حمایت را برای نجات میهن و مردان دربند دژخیمان را از تو مدد می کنم .